جدول جو
جدول جو

معنی عشق پرداز - جستجوی لغت در جدول جو

عشق پرداز
عاشق پیشه. عشق باره:
خوشا تغافل رسوای عشق پردازان
برای دیدن پنهان بهانه میخواهند.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طِ سِ)
عشوه پردازنده. دارای ناز و کرشمه. (ناظم الاطباء). آنکه ناز و کرشمه کند. دارای ناز و غمزه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ /رِ)
نقاش. مصور. (آنندراج) (ناظم الاطباء). نقش پیوند. (ناظم الاطباء). صورتگر:
بدان گلشن رسید آن نقش پرداز
همان نقش نخستین کرد آغاز.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از عشوه پرداز
تصویر عشوه پرداز
کرشمه پرداز آن که ناز و کرشمه کند دارای ناز و غمزه
فرهنگ لغت هوشیار
نقاش مصور: از طبع رنگ آمیزش دل نقش پردازان ختا ببادیه حیرت سرگردان
فرهنگ لغت هوشیار
رسام، مصور، نقاش، دخیل
فرهنگ واژه مترادف متضاد